افـسرده ام من چونان یتیمی...................... با جان خسته جسم سقیمی
اشک رخم را آنگونه گویی.......................لوح زرافشان باران سیمی
بر فرق یاران مجلس نشینی....................... در نزد همدم، جانان صمیمی
افـسرده ام من چونان یتیمی...................... با جان خسته جسم سقیمی
اشک رخم را آنگونه گویی.......................لوح زرافشان باران سیمی
بر فرق یاران مجلس نشینی....................... در نزد همدم، جانان صمیمی
برا شیت بارا إلوهیم وِ هاشامایم و ها آرتض
از این به بعد می خوام یکم بهتون عبری یاد بدم بد نیست.
اول تاریخچه:
زبان عبری ( تلفظ: هروئیت)
عضوی از شاخه زبانهای سامی است. و با زبانهای عربی و آرامی هم خانواده است.
زبان عبری جدید دارای دو لهجه اشکنازی و سفاردی است که عمدتاً در شیوه تلفظ بعضی حروف با هم تفاوت دارند عبری اشکنازی توسط یهودیان اروپای مرکزی تکلم میشد در حالی که سفاردی توسط یهودیان حوزه دریای مدیترانه و میزراهی ها (یهودیان خاورمیانه، آسیای مرکزی و قفقاز) با آن تکلم میشده است. الفبای عبری از ?? حرف تشکیل شده است. صداهای زیر شیوه تلفظ حروف زبان عبری هستند: اَلِف - بِیت – گیمل – دالِت – هِ – واو – زَین – خِت – تِت – یُد – کاف – لَمِد – مِم – نون – سَمِخ – عَین – پِه - زادی – کُف – رِش – شین – تاو که برابر همان حروف ابجد هستند. اَبْجَدْ - هَوََّزْ - حُطّی - کَلَمَنْ - سَعْفَصْ - قَرَشَتْ - ثَخَِّذْ - ضَظِغْ
به چرخ اندر در آورده روزی رسان
فلک را چو تسبیح عابد نشان
چو چرخش به پایان رسد نو همی
بهاران بود بر سر شاخکان خمی
به سرو اندر آن گوشه باید نظر
چرا سرو ما را نیاید ظفر
......
کفی بک دائین تری الموت شافیا وعیناک کافیا علی الموت ناریا
تعبیر عشق من تو داده خدا تو را تو
بیشرم و بی حیایم جام میم پر از تو
ناشکری خیالم ترسم بگیردم تو
دستی دعا نیازم ای قلب پرتو از تو
شام عاشورا دلم از نو گرفت
گریه های مهدی و خون حسین
دست مولا صاحب فضل خدا
فاطمه مولا علی جانان حسین
خدا یا من نگردم من دگر من
تویی حی و تو ای باقی چه ام من
نه مستی و غرور و سر خوشی ها
نه یئس و نا امیدی بنده ای را
همیشه عشقمی جانم خداوند
هر ان را حکمتش باید به جان خند
اگر من روسیه گشتم بمیرم
که کورم در قیامت چشم من بند